...
...
ویرایش توسط goonigooni : 11-18-2018 در ساعت 12:06 PM
ویرایش توسط goonigooni : 11-11-2018 در ساعت 01:29 PM
خب ببینید شما خودتونو بزارید جای ایشون
حاضر بودید در 20 سالگی تن به ازدواج بدید؟؟
ایشون سنشون کمه و به قول خودشون تجربه ای از زندگی ندارن...اصلا ممکنه بعد از چند سال از ازدواج سیر شن و بخوان مثل همسن و سالاشون راحت و آزاد بگردن و دوس پسر بگیرن بدون داشتن مسئولیت های ازدواج
سوال بعد اینکه شما چرا با یکی از همون دخترایی که تا 23 سالگی بقول خودتون تجربه س ک س هم داشتید ازدواج نکردید؟؟ خب شاید دختر دایی هم بخواد شبیه شما قبل از ازدواج تجربه جمع کنه واس خودش!
ویرایش توسط shahriar : 11-11-2018 در ساعت 02:15 PM
یعنی شما میگی فعلا این رابطه ادامه پیدا کنه تا موقعی که خودش به نتیجه ازدواج برسه؟
یه چیز دیگه که ازارم داده تو رابطه
اینه که رفتار یه عاشق واقعی رو ندیدم ازش
همیشه هم ربطش دادم به اینکه تجربه اولشم
هیچ وقت از ته دل نگرانیش رو در مورد خودم حس نکردم
من مشاور میرم و مشاور گفته یه مدت نباید باهم ارتباط داشته باشید
دفعه های قبل هم چون هربار رابطه تموم شده و برگشتید به هم و خیالش راحت بوده از بودن همیشگی تو این چیزا بینتون پیش اومده
چیزی که خیلی ازارم میده اینه که داره مشاوره میره
ولی با همه داره درباره رابطه و ... مشاوره میگیره (کسایی که مشاور نیستن و از دوستا یا فامیل نزدیکن)
قدرت تصمیم گیری نداره و دائم داره با نظرات دیگران میره جلو کلا چه رابطه و چه...
این رو کاملا بهش رسیدم توی 4 سال
من نگران خودش هم هستم
ویرایش توسط goonigooni : 11-11-2018 در ساعت 01:46 PM
خب نمیدونم دقت کردید یا نه ولی دقیقا و دقیقا مشخصات یک فرد 20 ساله رو بیان کردید
این دختر از 16 سالگی (یعنی تقریبا از زمانی که تازه فهمیده دختر یعنی چی - پسر یعنی چی) شما رو دیده...بقول شما اصلا تجربه نداره...در مقابل شما که تجربه روابط متعددی رو داشتین... اگر بهتون بگم که صبر کنید رابطه خودش به ازدواج برسه ممکنه 5 6 سال طول بکشه
ویرایش توسط shahriar : 11-11-2018 در ساعت 02:20 PM
سلام
درست که شما 4 ساله به ایشون علاقه دارین ولی بهتر بود اوایل رابطه به ایشون میگفتین که نیتتون اینه که ازدواج کنید.تا یدفه شوکه نشن.
بعد هم ایشون خیلی سنش کم هست و شما یکم توقع زیادی دارین بخاطر درگیری احساسی که دارین و من پیشنهادم اینه فعلا رابطه دوستی رو قطع کنید در حد سلام و احوال پرسی فامیلی.
بعد اگر ایشون خودشون تمایل به ادامه رابطه داشته باشن و شما رو بخوان برمیگردن .
شما خودتون رو بزارین جای ایشون یه دختر با سن کم و کلی مشغله های فکری که تو این سن باهاش دستو پنجه نرم میکنه.
به نظرم رفتار ایشون منطقیه و شما باید بتونید کمی بر احساستون غلبه کنید.
نگران نباشید دو حالت داره یا عاشق شماست که اگر اینجور باشه برمیگرده یا به شما حس یه دوست رو فقط داره که در این حالت هم رابطه رو تموم کنید چون عشق یکطرفه فقط شمارو اذیت میکنه.
دوست عزیز فکر کنم منظور من رو متوجه نشدین یا فقط در حد نظر دادن میخای نظر بدی بعضی وقتا بعضی حرفا فقط میتونه عصاب طرفی که قصد کمک داریم رو خورد کنه پس بهتره اگه چیزی نمی دونیم نظری هم ندیم
من گفتم قبل از ایشون رابطه داشتم زیاد و با ایشون به بلوغ قکری و... رسیدم
در واقع عشق واقعی رو با ایشون تجربه کردم
هدف من ازدواج نبوده و نیست با کسی غیر از ایشون که بخام به ازداج فکر کنم و بگم این نشد یکی دیگه
بهترین پاسخی که شنیدم شاید شما بودی
ولی باید خدمتتون عرض کنم هر رابطه ای صرفا دوستی نمیمونه اونم با فامیل و هدف ازدواجه و خود ایشون هم میدونستن هدف ازدواجه همیشه حرف از اینده و ازدواج و ... هم بوده
کما اینکه من اصلا به ازدواج فکر نمی کردم و بعد از 4 سال حق خودم میدونم به کسی که دوس دارم برسم
انقدری دوسش دارم که صبر کنم حتی چند سال دیگه
چیزی که ازارم داد این بوده که چرا بعد 4سال جای خوشحال شدن باید بهم بریزه که دلیلش رو بهش فکر کردم دقیقا چیزایی بود که شما گفتی و برای سنشه
هدف من رسیدن بهشه نه ازدواج با هر ادمی
برگشتن برمیگرده ولی یه سری رفتارا داره که میخام کمک کنم درست بشه
مثل اینکه نگرانی در مورد من نداره (مثلا مسافرتی جایی میرم پیام بده رسیدی یا زنگ بزنه)
چیزی که ازارم داده اینه که شجاعت نداره (یعنی من گل یا هدیه ای که میخرم براش جرات بردن به خونه رو نداره) یعنی زنگ زدن تحت هر شرایطی که جراتش باشه رو نداره و هزار دلیل دیگه
(از نظر اخلاقی از نظر اعتقادات از نظر طرز فکر و هرچیزی که فکر کنید شبیه بهم هستیم با وجود 7سال اختلاف سن)
ویرایش توسط goonigooni : 11-12-2018 در ساعت 12:06 PM
ویرایش توسط Experience : 11-12-2018 در ساعت 06:03 PM
کجای حرف من اینجا گفته شده که من اصلا حق نمیدم و...
اتفاقا هدف من از بیانش اینجا اینه که خیلی چیزارو بفهمم و به خودم بیام و فکر کنم در موردش
اگه مسِئله ازدواج بود که منو بهم نمی ریخت
مثل خیلیا میگفتم این نشد یکی دیگه
حرف من بهم رسیدنه نه ازدواج
حالام اگر بر حسب تجربس که حق کاملا داره تا حالا به این موضوع فکر نکرده بودم
سلام
به محبتی قلبی که بهش داشتی به چشم سرمایه گذاری نگاه میکنی که بعد از چهار سال بی نتیجه مونده... این اولین اشتباهته... روابط بین آدما و در اوج اون عشق، هیچوقت با ریاضی سنجیده نمیشه... قلبمو بهش دادم حالا اون قلبشو بدهکاره منه منطقی نیست... اون شما رو آدم بدی ندیده که رابطه شو چهار سال ادامه داده، فقط همین... دلیل اینکه بعضیا با آدم گرم سلام و احوال پرسی میکنن دلدادگی نیست... اون فکرشم نمیکرد که رفتارش باعث بشه شما بهش علاقه مند بشی... ادامه دادن این رابطه برای هردوتون به خصوص اون خانم آزاردهنده خواهد بود... شما بیشتر این رابطه رو توی ذهنتون ادامه دادید و برای خودت بریدی و دوختی... حالا که گذاشتیش جلوش جا خورده... از فکر و خیال بیا بیرون... تمام سعیتو بکن که کمتر به آینده ی با هم فکر کنی... شما فقط میتونی جای خودت تصمیم بگیری... اینو باید از اول میدونستی و بعدش وارد رابطه میشدی... حتی رابطه هایی که از ایستگاه ازدواج هم عبور میکنن معلوم نیست تا چند ایستگاه بعد با هم هم مسیر باشن و ادامه بدن... پس به خاطر یه همراهی چهارساله برای خودت رویاپردازی نکن
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)